ما برگشتییییییییییییییییییییم
عشق مامان سلام بعد حدود 2 ماه بازم برگشتم تا روزمرگیهات رو ثبت کنم و اما دلایل غیبت طولانیمون اوایل بخاطر چندین عروسی پشت سر همی که خدا رو شکر رفتیم و خیلی هم خوش گذشت و البته یکی از اونام ورامین بود و با قطار رفتیم و شما کلی عاشقش شدی. تا اینجا که مجبور شدیم برات یه قطار بخریم ....وقت نمیکردم بیام وبت رو آپ کنم بعدش شما مریض شدی و اسهال و تب شدی ...که نمیدونم مال دو هوا شدنت بود یا مال کبابهاییکه خورده بودی بود یا مال 4 تا دندون 17-18-19-20 بود که داشتن باهم یکهویی در میومدن!!!!!!!!!!! نمیدونم به هر حال من با ترس همیشگیم که از عشق بینهایت بهت نشات میگیره بدون توجه به حرفهای بقیه و بابایی رسوندمت بیمارستان و ...
نویسنده :
مامانــــــــــــ دینـــــــــا
7:25